تخت جمشید یا پارسه (یا پرسپولیس، پرسهپلیس، هزارستون، صدستون یا چهلمنار) نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیان پیوسته، پایتخت باشکوه و تشریفاتیِ پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بودهاست. گروههای زیادی از کشورهای گوناگون، در نخستین روز سال نو، به نمایندگی از ساتراپیها یا استانداریها، با هدایای متنوع، در تخت جمشید جمع میشدند و آنها را به شاه پیشکش میکردند. این مکان در ۳۳۰ پیش از میلاد، توسط اسکندر مقدونی، سردار یونانی، به آتش کشیده شد. اما ویرانههای آن هنوز هم پابرجاست.
حکومت جهانی ایرانیان، در زمان پادشاهی کوروش و در دوران حکومت داریوش، از رود دانوب در اروپا تا دریای آرال در آسیای مرکزی و از اقیانوس هند و رود سند تا حبشه و لیبی گسترش داشت. در واقع آنان بر نیمی از دنیای آن روز فرمان می راندند و آن را اداره می کردند.
تخت جمشید در محوطه وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است. این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه، که یونانیان آن را پرسپولیس خواندهاند، ساخته شده است.
به نقل از مورخان در تخت جمشید، بیش از ۱۲۰۰۰۰ سکه ی طلا و نقره، ظروف و مجسمههای بسیار ناب، اثاث گرانقیمت، نیمکتهای زرین، لباسها و فرشهای ارغوانی گرانبها و .... نگهداری میشده که در نهایت با حمله اسکندر مقدونی، همه این اشیاء یا به غارت رفت یا طعمه حریق شد.
احداث مجموعه تخت جمشید در حدود سالهای ۵۱۸ تا ۵۲۰ (پیش از میلاد)، در دوره داریوش هخامنشی، شروع شد و در دوره خشایارشا، پسر داریوش نیز ادامه پیدا کرد. فعالیت های دیگری نیز در دوره پادشاهان بعدی هخامنشی، برای توسعه این مجموعه صورت گرفت. اما در واقع ساخت و ساز تخت جمشید تا ۱۸۸ سال، یعنی پایان حکومت هخامنشیان در ۳۳۰ پیش از میلاد ادامه داشت و هیچگاه به پایان نرسید. از آن دوران کاخ نیمه تمامی موجود است.
خشایارشا طرح بنای تالار صد ستون را ریخت و همچنین تالار هدیش را بنا کرد. اردشیر اول، پسر خشایارشا، ششمین پادشاه هخامنشی، ساخت تالار صدستون را به پایان رساند. اردشیر سوم، دهمین پادشاه هخامنشی، ساخت ساختمان دیگری را آغاز کرد که ناتمام ماند.
در زمان ساخت مجموعه تخت جمشید، نام آن پارسَه به معنای شهر پارسیان بود. یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی پارسهشهر) خواندهاند. در فارسی معاصر این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید، پادشاه اسطورهای ایران مینامند و در زمان ساسانیان به تخت جمشید، سَت ستون (صد ستون) میگفتند. در دوره اسلامی این مکان را محترم می شمردند و آن را هزار ستون و چهل منار مینامیدند و با شخصیتهایی چون سلیمان نبی و جمشید ربطش میدادند.
- دلیل نامگذاری به تخت جمشید
در شاهنامه فردوسی آمدهاست:
جمشید پادشاهی عادل و زیبارو بود که نوروز را بر پا داشت و هفتصد سال بر ایران پادشاهی کرد. اورنگ یا تخت شاهی او چنان بزرگ بود که دیوان به دوش میکشیدند.
صدها سال پس از حمله اسکندر و اعراب و در زمانی که یاد و خاطره پادشاهان هخامنشی فراموش شده بود، مردمی که از نزدیکی خرابههای پارسه عبور میکردند، تصاویر حکاکی شدهٔ تخت شاهی را میدیدند که روی دست مردم بلند شدهاست و از آنجا که نمیتوانستند خط میخی کتیبههای حک شده روی سنگها را بخوانند، میپنداشتند که این همان اورنگ جمشید است که فردوسی در شاهنامه خود از آن یاد کرده است. به همین خاطر نام این مکان را تخت جمشید نهادند. بعدها که باستانشناسان توانستند خط میخی کتیبه را ترجمه کنند، متوجه شدند که نام اصلی آن پارسه بودهاست.
- دلیل نامگذاری به پرسپولیس
نام مشهور غربی این محل یعنی پِرسِه پلیس ریشه غریبی دارد. در زبان یونانی، پِرسِه پلیس یا به صورت شاعرانه آن پِرسِپ تولیس لقبی است برای آتنه الهه خرد، صنعت و جنگ که ویرانکنندهٔ شهرها معنی میدهد. این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم پیش از زادروز، به حالت تجنیس و بازی با لغات، در مورد شهر پارسیان به کار برده است.
معماری هخامنشی، هنری است از نوع تلفیق و ابداع که از سبک معماریهای بابل و آشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است. معماران، هنرمندان و متخصصان در ساخت تخت جمشید از ملل مختلف زیر نفوذ شاهان هخامنشیان، مانند آشوریان، مصریان، اوراتوئیان، بابلیان، لودیان، ایونیان، هندوان، سکائیان و غیره تشکیل میشدند.
مجموعه تخت جمشید روی سکوئی قرار گرفته که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر از سطح جلگهٔ مردوشت بالاتر است. وسعت کامل این مجموعه ۱۲۵ هزار متر مربع بوده و ابعاد آن ۴۵۵ متر (جبهه غربی)، ۳۰۰ متر (جبهه شمالی)، ۴۳۰ متر (جبهه شرقی)، ۳۹۰ متر (جبهه جنوبی) است. ساختمانهای تخت جمشید روی پایههایی بنا شده اند که قسمتـی از آنها صخرههای عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند.
براساس گواهی کتیبه بزرگ داریوش بر دیوار جبهه جنوبی تخت جمشید، در این مکان هیچ بنایی از قبل وجود نداشته است. مصالح به کار رفته برای ساخت این مجموعه عمدتا، چوب، خشت های خام و پخته و سنگ های آهکی محلی بوده و معماری تخت جمشید به دلیل استفاده از ستونهای چوبی مورد توجه قرار گرفته است و معماران آن فقط زمانی از سنگ استفاده کردهاند که بزرگترین سروهای لبنان یا ساجهای هند، اندازههای لازم برای تحمل سقف را نداشتهاند. در حالی که ته ستونها و سر ستونها از سنگ بودهاند.
در گذر زمان حوادثی مانند زلزله نیز نتوانسته است به تعدادی از ستون های کاخ صد ستون آسیب بزند. این ستون ها در نگاه اول یکپارچه به نظر میرسند اما در حقیقت تکهتکه هستند و روی هم سوار شدهاند. راز پایداری آنها مقابل زمین لرزه در محل اتصال این تکههاست، جایی که دو تکه ستون به وسیله سرب مذاب به هم متصل شدهاند. این سرب علاوه بر محکم کردن اتصال دو تکه ستون، نقش مهمی برای مقاومت سازه در مقابل زمین لرزه داشتهاست.
یکی از هنرهای معماری در تخت جمشید این است که نسبت ارتفاع سردرها به عرض آنها و همینطور نسبت ارتفاع ستونها به فاصلهٔ بین دو ستون نسبت طلایی (عدد فی) است. نسبت طلایی نسبت مهمی در هندسه است که در طبیعت وجود دارد.
معماران و هنرمندانی که در ساخت تخت جمشید نقش داشتند، نقشها را از سه طریق میآراستند. یکی چسباندن فلزهای گرانبها به صورت رویهٔ تاج، گوشوار، طوق، یاره و نظایر آن به اصل نقش و توسط سوراخهایی که در دو طرف شی مورد نظر برای گوهرنشانی میکندند. دوم نگاریدن و نقر کردن تزئینات اصلی لباس، تاج و کلاه با سوزن، به نحوی بسیار ظریف که نمونهٔ آن بر درگاههای کاخ داریوش (تچر) و حرمسرا وجود دارد. سوم رنگآمیزی، که نمونههایی از آن در کاخ سه دری و صد ستون موجود است.
تخت جمشید دارای سیستم حرارتی و تهویه بوده، که فضاهای داخل آن را در زمستان گرم و در تابستان خنک و معتدل می کرده است. همچنین دارای سیستم آب و فاضلاب بوده است. در تخت جمشید مجاری زیرزمینی آبرسانی و فاضلاب پیچ در پیچی کشف شده که به طول بیش از ۲ کیلومتر می رسد.
تخت جمشید از بخشهای مهم زیر تشکیل یافته است:
در فاصلهٔ ۶ و نیم کیلومتری از تخت جمشید، نقش رستم قرار دارد. در نقش رستم آرامگاههای شاهنشاهانی مانند داریوش بزرگ، خشایارشا، اردشیر یکم و داریوش دوم واقع است. علاوه بر نقش رستم، دو آرامگاه به صورت کاملاً تمام شده، در دامنهٔ کوه رحمت و مشرف به تخت جمشید واقع شده، که متعلق یه اردشیر دوم و اردشیر سوم میباشد و یک آرامگاه در جنوب تخت جمشید، به صورت نیمه تمام وجود دارد، که بر اساس نظر بعضی از باستان شناسان متعلق به داریوش سوم است.
ورود سکو، در بخش شمال غربی مجموعه، دو پلکان وجود دارد، که روبروی یکدیگر قرار گرفته اند. این پلکانها از هر طرف دارای ۱۱۱ پلهٔ پهن و کوتاه (به ارتفاع ۱۰ سانتیمتر) هستند. این پله ها به این خاطر کوتاهتر از حالت معمول ساخته شده اند که راحتی و ابهت میهمانان هنگام بالا رفتن حفظ شود. بسیاری از مورخین بر این عقیده بودند که ارتفاع کم پله ها برای این بوده که اسب ها نیز از آن ها بتوانند بالا روند.
بالای پلکانها، بنای ورودی تخت جمشید، دروازه بزرگ یا دروازه خشایارشا یا دروازه ملل، قرار گرفته است. ارتفاع این بنا ۱۰ متر است. این بنا یک ورودی اصلی و دو خروجی داشته، که امروزه بقایای دروازههای آن برجاست.
کاخ آپادانا : کاخ آپادانا یا کاخ بار از قدیمیترین کاخهای تخت جمشید است. این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ بنا شدهاست، برای برگزاری جشنهای نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده میشده است.
کاخ تچر : تچر یا تچرا به معنای خانه زمستانی است. این کاخ نیز به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بودهاست. همچنین از این کاخ به عنوان موزه خط نیز یاد میشود.
کاخ هدیش : این کاخ که کاخ خصوصی خشایارشا بودهاست در مرتفعترین قسمت صفهٔ تخت جمشید قرار دارد. هدیش به معنای جای بلند است و چون نام زن دوم خشایارشا، هدیش بوده، نام کاخ خود را هدیش میگذارد.
کاخ ملکه : این کاخ توسط خشایارشا ساخته شدهاست و به نسبت سایر بناها در ارتفاع پایینتری قرار داشته است. هم اکنون این کاخ به موزه تخت جمشید تبدیل شده است. دو کتیبه جانشینی و دیوان خشایارشا که از این کاخ کشف شده بود، در موزه ایران باستان قرار دارد. این کاخ اکنون به موزه تخت جمشید تبدیل شده است.
کاخ ه : کاخ ه یا کاخ اچ یکی از کاخهای تخت جمشید است که در جنوبغربی تختگاه و در غرب کاخ هدیش قرار گرفتهاست.
کاخ ج : امروزه آثار کمی از کاخ ج، باقی مانده است. بعضی باستان شناسان این اعتقاد را دارند که این کاخ، نیایشگاه بوده و برخی بر این باورند که این کاخ نیز کوشکی اختصاصی بوده است. برخی این کاخ را به اردشیر سوم هخامنشی نسبت می دهند.
کاخ د : تنها اندکی از بقایای این کاخ، در جریان حفاری ها، در این منطقه، کشف شده، که برای بازسازی و تشخیص نقشهٔ کاخ، کافی نیست. بعضی از کارشناسان این اعتقاد را دارند که این کاخ، زمانی به عنوان محل نگهبانی مورد استفاده بوده، در حالی که به گمان دیگران، این مکان یک کاخ خصوصی دیگر بوده است.
کاخ سه در : کاخ سهدر، تالار شورا، دروازه شاهان، سهدروازه، سه دری یا کاخ مرکزی، در مرکز کوشک شاهی تختجمشید قرار دارد. پیشتر بنای این کاخ را به داریوش بزرگ نسبت میدادند، اما دلایلی در درست است که ساخت کامل آن به وسیله اردشیر یکم صورت گرفته بودهاست.
کاخ صدستون : وسعت این کاخ در حدود ۴۶۰۰۰ فوت مربع (حدود ۴۳۰۰ متر مربع) است و صد ستون دارد که هر کدام ۱۴ متر ارتفاع داشتهاند. از همه سر ستونهای تالار تنها دو عدد باقی مانده بود که آنها را در دهه ۱۹۳۰ میلادی به شیکاگو بردهاند.
ساختمان خزانه شاهی : این مجموعه به دستور داریوش بنا شد و خشایارشا در آن اصلاحاتی انجام داد. خزانه، شامل یک تالار ۹۹ ستونی، یک تالار صد ستونی، تعدادی سالن، اتاق و دو حیاط خلوت است. این مجموعه توسط خیابان پهن و حصار ضخیمی از سایر بخشها جدا شده است. از این محل، ظروف، مجسمه ها و هشت لوح سنگی معروف خشایارشا و تعداد زیادی الواح گلی، به دست آمده است.
بسیاری از آگاهیهای موجود که در مورد پیشینهٔ هخامنشیان و فرهنگ آنها در دسترس است به خاطر سنگ نبشتهها و گل نوشتههایی است که در این کاخها و بر روی دیوارهها و لوحههای آن حکاکی شده است. سامنر برآورد کرده، که دشت تخت جمشید که شامل ۳۹ قرارگاه مسکونی بوده، در دورهٔ هخامنشیان ۴۳٬۶۰۰ نفر جمعیت داشتهاست.
پادشاهان ساسانی نیز کتیبههایی در تخت جمشید در کاخ تچر بر جای گذاشتهاند. همچنین کتیبههای دیگری هم به عربی و هم به فارسی در تخت جمشید وجود دارد که جدیدترین آن مربوط به دوره قاجار است این کتیبه به فرمان مظفرالدین شاه قاجار نوشته شدهاست که در دیوار شمالی کاخ تچر قرار دارد.
در اواخر سال ۱۳۱۲ شمسی بر اثر خاکبرداری در گوشه شمال غربی صفه تخت جمشید، حدود چهل هزار لوحه گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد. روی این الواح، کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود. پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی، اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد. از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است. اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصرهای زیبا، مزد میدادند و هر کدام از این الواح سند هزینه یک یا چند نفر است.
بر اساس گل نوشتههای کشف شده در تخت جمشید، در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بیشماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق، از مزایای بیمه کارگری نیز استفاده میکردند.
گل نیلوفر آبی (لوتوس) : در اغلب تمدنهای شرقی به عنوان نماد همگانی مطرح گردیدهاست. گل نیلوفر آبی ریشه در خاک و ساقه در آب دارد و روی آن به طرف خورشید است. این گل نماد نجابت، رشد معنوی، کمال و چرخهی تولد و رشد انسان است.
درخت سرو : نماد استقامت و سرفرازی ایرانیان است.
شیر و گاو : نقش برجستهٔ شیری را که به خوردن گاو مشغول است دارای اهمیت فصلی و شیر را نماد تابستان گرم و گاو را نماد بارش زمستانی دانستهاند.
شاهین : ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم میگوید: عقاب زرین، نشان پرچم ایران باستان بودهاست. نقش شاهین بر درفش هخامنشی، نشانهای از پیروزی و نمادی از اهورامزدا در پرندگان میباشد.
یکی از ویژگیهای این مجموعه این است که پیش و پس از آن، مجموعه ای با آن عظمت در تاریخ ایران ساخته نشده و هنوز هم منحصر به فرد است. ویژگی مهم دیگر تخت جمشید این است که بزرگترین و مهمترین مجموعه طراحی شده از دوران باستان است که، افزون بر عظمت و شکوه، جنبه آئینی نیز داشته است. البته در این زمینه نظریه های گوناگونی وجود دارد. برخی از پژوهشگران اظهار داشته اند که تخت جمشید یک جایگاه صرفا آئینی و مذهبی بوده است، در حالی که تخت جمشید گونه ای از دژهای حکومتی- تشریفاتی و سکونتی بوده که از لحاظ آئینی نیز اهمیت داشته است.
اولین کاوشهای علمی در تخت جمشید توسط ارنست امیل هرتزفلد آلمانی در ۱۹۳۱ تحت نظر رضاشاه صورت گرفت. وی توسط مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو فرستاده شده بود. یافتههای وی هنوز در این مؤسسه نگهداری میشوند. هرتزفلد معتقد بود دلیل ساخت تخت جمشید نیاز به جوی شاهانه و باشکوه، نمادی برای امپراتوری پارس و مکانی برای جشن گرفتن وقایع خاص به خصوص نوروز بودهاست.
به دلایل تاریخی تخت جمشید در جایی که امپراتوری پارس پایه گذاشته شده بود ساخته شدهاست، هر چند در آن زمان مرکز امپراتوری نبودهاست.
یک هیئت کاوش ایرانی - ایتالیایی هم در این محل کاوش میکرد. علیرضا عسکری چاوردی، سرپرست ایرانی از دانشگاه شیراز و سرپرست ایتالیایی برنامه پیر فرانچسکو کالیری از دانشگاه بولونیا بودند.
به خاطر خشکسالیهای متعدد و همینطور استفاده غلط از منابع آب زیرزمینی، در اطراف مجموعهٔ تخت جمشید و نقش رستم فرونشست بحرانی زمین رخ داد که در آینده میتواند برای این مجموعه خطرساز باشد.
تخت جمشید در ۱۰ کیلومتری شمال شهر مرودشت و در فاصله حدود ۶۰ کیلومتری شمال شرق شیراز، در استان فارس قرار دارد.
0 نظرات
نظر خود را ثبت کنید