کعبه زرتشت، بنای سنگی چهارگوش و پله‌داری است که در محوطه نقش رستم و در فاصله ۴۶ متری و روبروی آرامگاه داریوش دوم قرار گرفته است. بر بدنهٔ شمالی، جنوبی و خاوری این برج، سه کتیبه به سه زبان پهلوی ساسانی، پهلوی اشکانی و یونانی در دورهٔ ساسانیان نوشته شده‌است. که یکی به شاپور اول ساسانی و دیگری به موبد کرتیر تعلق دارند و چنان‌که والتر هنینگ گفته‌است، این کتیبه‌ها مهم‌ترین سند تاریخی از دورهٔ ساسانی می‌باشند.

کعبه زرتشت نقش رستم

تاریخ ساخت کعبه زرتشت

دوره ساخت بنا، به چند دلیل، دوره هخامنشی است :

  • یکی از ویژگیهای معماری پاسارگاد، به کار بردن سنگ های سیاه در زمینه سفید است که در دیواره این بنا استفاده شده است.
  • در سقف این بنا از بست های دم‌چلچله ای استفاده شده، که این بست ها بیشتر به دوره داریوش بزرگ و خشایارشا تعلق دارند.
  • درگاه ورودی بنا، شباهت به درگاه ورودی آرامگاه های هخامنشی دارد که همه آنها از طرح آرامگاه داریوش استفاده کرده اند.
  • طرز چیدن سنگ ها و شیوه همترازی آنها، ساخت های تخت جمشید را به یاد می آورد.

نام ها و وجه تسمیه کعبه زرتشت

از نام این بنا در دوران هخامنشی، اطلاعی در دست نیست، ولی در دوره ساسانی به آن بُن خانک، به معنای خانهٔ بنیادی، می گفتند. نام محلی بنا نیز کُرنای‌خانه یا نقاره‌خانه بوده و نام کعبه زرتشت، از حدود قرن چهاردهم میلادی به آن اطلاق شده است.

به دلیل اینکه درون بنای کعبه زرتشت از دود سیاه بود، معتقد بودند که این مکان، برای پرستش آتش بوده و چون زرتشتیان را به اشتباه آتش پرست می‌دانستند و به دلیل مکعبی بودن شکل بنا و سنگ های سیاهی که در زمینه سفید دیوارهای آن قرار داشته و یادآور حجرالاسود، کعبه مسلمانان بوده، آن را کعبه زرتشت نامیدند.

همچنین، اصطلاح دژنبشت یا دژ کتیبه‌ها ممکن است برای بنای کعبهٔ زرتشت مورد استفاده قرار گرفته باشد.

معماری و ویژگیهای کعبه زرتشت

ارتفاع کعبه زرتشت، حدود ۱۲ متر است که با پله های سه گانه پایین آن به حدود ۱۴٫۱۲ متر می‌رسد و ضلع هر قاعدهٔ آن، حدود ۷٫۳۰ متر است. این بنا تنها یک در ورودی دارد که با یک پلکان سی‌پله‌ای (هر پله به درازی ۲ تا ۲٫۱۲ متر؛ پهنای ۲۶ سانتی‌متر و ارتفاع ۲۶ سانتی‌متر) می توان به آن رسید و در هر طرف نمای این کعبه، چهار پنجرهٔ کور وجود دارد. درگاه ورودی بنا به اتاقی می رسد که مربع شکل بوده و ۳٫۷۲×۳٫۷۴ متر اندازه دارد و بلندایش به ۵٫۵ متر می‌رسد.

جنس مصالح استفاده شده در این بنا از سنگ آهک سفید مرمرنما است. سقف بنا با چهار تکه سنگ مستطیلی بزرگ، به طول ۷٫۳۰ متر، با محور شرقی-غربی پوشانده شده بود و طرز تراش آن‌ها شکل هرم کوتاهی را به بنا بخشیده‌است.

کعبه زرتشت نقش رستم

کتیبه‌های شاپور و کرتیر

کتیبهٔ شاپور به سه زبان یونانی (۷۰ سطر) بر دیوار جنوبی، پهلوی اشکانی (۳۰ سطر) بر دیوار غربی و پهلوی ساسانی (۳۵ سطر) بر دیوار شرقی، نوشته شده‌اند. تحریر یونانی و پارتی نسبت به تحریر پهلوی آسیب کمتری دیده‌است. همچنین در تحریر پارتی و یونانی توافق بیشتری دیده می‌شود و این دو با تحریر پهلوی تفاوت‌هایی دارند.

این کتیبه، از لحاظ کمیت و کیفیت، تاکنون، بزرگترین و مهمترین سند و کتیبه پهلوی ساسانی و به منزله یک صفحه درخشان و غیرقابل انکار تاریخ شاپور اول و کشور گشائی او و حدود و ثغور کشور پهناور ایران ساسانی، می‌باشد.

کتیبه شاپور شامل سه بخش است :

مقدمه : شاپور یکم خود را معرفی می کند و نسبت خود را می گوید.

متن اصلی : دارای چند بخش است :

  • ذکر استان های کشور
  • شرح نخستین لشکرکشی شاپور علیه گردیانوس قیصر روم و از میان رفتن او و جانشین شدن فیلیپ عرب و قبول پرداخت خراج
  • دومین لشکرکشی شاپور. در این بخش شاپور سرزمین‌های اشغال شده، توسط سپاه ایران را برمی‌شمارد.
  • لشکرکشی سوم و به اسارت درآمدن والریانوس (والرین) قیصر و ذکر سرزمین‌هایی که به تصرف ایران درآمده‌ بود.
  • ذکر تأسیس آتشکده‌هایی که شاپور در جاهای مختلف برای روان خویش یا اعضای خاندان خود بر پا داشته و نذوراتی که برای روان خویش یا خاندان سلطنتی یا بزرگان دربار به این آتشکده‌ها اختصاص داده‌است.

خاتمه کتیبه : مشتمل بر این نکته‌است که شاپور این سرزمین‌ها را به یاری ایزدان به‌دست‌آورده و مرز شرقی ایران که شامل کاشغر تاشکند و شهر مرو بوده‌است و به آیندگان توصیه کرده‌است که در کارهای ایزدان و امور خیریه بکوشند. در پایان تحریر پارتی نام دبیر نیز ذکر شده‌است.

کتیبهٔ کرتیر در ۱۹ سطر به زبان پهلوی ساسانی است و در زیر کتیبهٔ شاپور قرار دارد. این کتیبه، در دوران پادشاهی بهرام دوم، به دستور موبد کرتیر و حدود سال ۲۸۰ میلادی نوشته شده‌است.

وی در ابتدا خود را معرفی می‌کند و سپس عناوین و القاب خود را در زمان پادشاهان گذشته ذکر کرده و می‌گوید که در زمان شاپور یکم عنوان هیربد را داشته‌است و از سوی شاهنشاه شاپور اول، به سمت رئیس بزرگ همه موبدان منصوب شده و در روزگار هرمز یکم، از سوی شاهنشاه به دریافت کلاه و کمر نایل آمده و قدرتی روزافزون یافته‌است و موبد اهورامزدا که ایزد بزرگ است، لقب یافت. آنگاه کرتیر به ذکر فعالیت‌های دینی خود مانند مبارزه با ادیان دیگر همچون مسیحی، مانوی، یهودی، بودایی و مرتدین زرتشتی می‌پردازد و از تأسیس آتشکده‌ها و اختصاص موقوفات برای آنها یاد می‌کند. هم چنین از اصلاح موبدانی که به نظر او دچار انحراف بوده‌اند سخن به میان می‌آورد و فهرست ایالاتی را که در زمان شاپور یکم به تصرف ایران درآمده بود را ذکر کرده و سرانجام کتیبه با دعا پایان می‌پذیرد.

کاوش‌ها

در سال ۱۹۲۳ میلادی (۱۳۰۲ خورشیدی)، برای نخستین بار، محوطه نقش رستم و بنای کعبه زرتشت، توسط ارنست هرتسفلد (باستان شناس و ایران شناس آلمانی)، بررسی و کاوش شد. بعد از آن در چندین فصل، بین سال های ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹، موسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو، به رهبری اریک فریدریش اشمیت، این محوطه را بررسی و آثار مهمی چون نسخهٔ پارسی میانه کتیبه بزرگ شاپور یکم که بر دیوارهٔ بنا نوشته شده بود، پیدا کردند.

اولین تصاویر مصور از بنای کعبه زرتشت، در قرن هفدهم، توسط جهانگردان اروپایی از جمله ژان شاردن، انگلبرت کمپفر و کرنلیوس د برین، در سفرنامه‌هایشان آمده بود اما شرح علمی و گزارش‌های حفاری بنا، نخستین بار توسط اریک فریدریش اشمیت ارائه شد که با عکس و نقشه‌های ترسیمی، همراه بود.

کاربرد کعبه زرتشت

دیدگاه ها و تفسیرهای گوناگونی برای کاربرد کعبه زرتشت، ذکر شده، ولی چیزی که تفسیر در این مورد را سخت تر میکند، وجود بنایی مشابه کعبه زرتشت، در پاسارگاد است. به همین خاطر برای هرگونه نظری، باید شرایط دو بنا را سنجید و نظر مشابهی برای هر دو ارائه داد.

کابردهای مختلفی که برای این بنا ذکر شده شامل :

- آرامگاه

بعضی از باستان‌شناسان این بنا را آرامگاه دانسته‌اند، چون از نظر شکل ظاهری، صلابت معماری و داشتن یک اتاق کوچک با دری بسیار سنگین، به آرامگاه کورش بزرگ و برخی از آرامگاه‌های لیکیه و کاریا شبیه‌ است. یکی از دلایل دیگر، وجود واحدهایی سه‌تایی و هفت‌تایی است که در آرامگاه‌های هخامنشی نیز هست. مثلاً اتاقک‌های سه قبری آرامگاه‌ها آنها را با سه طبقه نمودن کعبهٔ زرتشت و سه پله‌ای بودن سکوی آن ارتباط می‌دهد و هفت دریچهٔ هر طبقه از بنا، یادآور هفت آزاده پارسی روی آرامگاه‌ها و هفت طبقه بودن آرامگاه کوروش می‌باشد.

اما این دیدگاه در کاوش‌های انجام گرفته، تأیید نشده و نوشته‌های منقور بر دیواره کعبهٔ زرتشت هم هیچ اشاره‌ای به وجود آرامگاه یا گورستان ندارند.

- آتشگاه

فرض آتشکده و آتشگاه بودن را نخستین‌بار انگلبرت کمپفر مطرح کرد و پس از وی، دیگران، این دیدگاه را قوت بخشیدند. دلایلی که باعث شده تا این بنا را آتشگاه بدانند شامل :

  • گوشهٔ جنوب غربی اتاقک بنا، از دود، سیاه شده‌است و سبب شده تا احتمال دهند که در آنجا آتش مقدس روشن بوده‌است.
  • داریوش بزرگ در کتیبه بیستون می‌گوید: «... من پرستشگاه‌هایی را که گئومات مغ ویران کرده بود، بازسازی نمودم. به مردم، چراگاه‌ها، رمه‌ها، غلامان و خانه‌هایی را که گئومات ستانده بود بازگرداندم…» پس معابدی، در دوران کوروش بزرگ و کمبوجیه بوده‌ که گئومات مغ ویران کرده و داریوش مثل همان را باز ساخته‌ و چون زندان سلیمان، در پاسارگاد متعلق به دورهٔ اول هخامنشی و ویران شده‌است و درست مثل آن را در عهد داریوش در نقش رستم هم ساخته‌اند، پس باید نتیجه گرفت که آن هر دو بنا معبد یا نیایشگاه مذکور در کتیبهٔ بیستون می‌باشد و از آنجا که معبد در ایران زمان داریوش، جز برای آتش مقدس، برای چیزی دیگر نمی‌توانست باشد، پس اینها همه آتشگاه بوده‌اند.
  • کعبهٔ زرتشت پس از دوران هخامنشیان بخوبی حفظ شده‌ و گرداگرد آن را خاک و سنگ پر نکرده بود و در آغاز دورهٔ ساسانی، شاپور یکم بر روی آن مهم‌ترین سند تاریخ ساسانی را نگاشت و کرتیر هم بر آن سندی مذهبی نوشت. اینها نشان می‌دهد که این بنا از نظر دینی اهمیت داشته‌است.
  • بر روی سکه‌های برخی از پادشاهان فارس، از جمله سکهٔ اوتوفرادات اول، بنایی را نقش کرده‌اند که مشابه کعبه زرتشت است و آتشگاه بوده و مرکز پادشاهی پارس هم در شهر استخر بوده‌است.

اما درباره رد این دیدگاه:

  • پرستشگاه هایی که داریوش در کتیبه بیستون به آن اشاره می کند، جای پرستش است ولی لزومی ندارد که معبد باشد، همچنین اگر گفته شود که کعبه زرتشت محل عبادت بوده، به دلیل کوچک بودن این ادعا صحیح نیست.
  • آتشدان های حامل آتش شاهی، براساس مهرها و روی آرامگاه‌های هخامنشی، در فضای آزاد قرار داده می‌شد و آتش شاهی را در آتشدانی قابل حمل، نزد شاه می‌بردند و چون آتش احتیاج به اکسیژن دارد، اگر در اتاقی بی روزنه بماند خاموش می‌شود، پس این بنا نمی توانسته محل نگهداری آتش باشد.
  • بنای روی سکه ها با کعبه زرتشت اختلافاتی دارد. ارتفاع تصویر روی سکه ها، بیش از دومتر نیست و سکویش دوپله داشته و پلکانی برای ورودی درگاه ندارد. درگاه ورودی آن بسیار بزرگتر بوده و سقف آن بدون شیب و فاصله ای بین درگاه و سقف نیست. بنابراین نمی توانسته کعبه زرتشت باشد.

- گنج خانه

گروهی از جمله هنری راولینسون (شرق شناس بریتانیایی) و والتر هنینگ (ایران شناس آلمانی و انگلیسی) معتقدند که این بنا گنج‌خانه و محل نگهداری اسناد دینی و اوستا بوده‌است. معماری دقیق و اندازهٔ مناسب اتاقک، سنگین و مستحکم بودن تنها در ورودی آن و اینکه رسیدن به داخل بنا دشوار بوده‌، از دلایل راولینسون و یکی از دلایل هنینگ، مربوط به کتیبه‌های منقور بر دیواره اتاقک، بود.

ابن بلخی (مورخ ایرانی نیمه اول قرن ۶ هجری قمری) نام محوطهٔ نقش رستم و کوه آن را کوه نبشت (کوه نبشته‌ها یا کوه نفشت) ذکر کرده و دلیل این نامگذاری را این دانسته که کتاب اوستا در آنجا نگاهداری می‌شده‌است. هنینگ معتقد است منظور ابن بلخی از محل نگهداری، همین بنای کعبهٔ زرتشت است.

اما درباره رد این دیدگاه دلایلی وجود دارد. اتاقک کعبه زرتشت، برای نگهداری اوستا و دیگر کتابها، بسیار کوچک است و این بنا دور از کاخ های تخت جمشید است و درون تخت جمشید کاخ ها و ساختمان های زیادی برای این منظور وجود دارد. همچنین در کتاب فارس نامه ابن بلخی، کمی پیش تر از کلمه کوه نبشت، نوشته شده: "... و بعد از آن او را قبول کرد و کتاب زند آورده بود به حکمت و بر دوازده هزار پوست گاو دباغت کرده نبشته بود بزر و شتاسف آنرا قبول کرد و به استخر پارس کوهی است، کوه نفشت گویند" پس ممکن نیست کتابی که بر پوست دوازده هزار گاو نوشته شده باشد در اتاقک کعبهٔ زرتشت بگنجد.

- پرستشگاه آناهیتا

گروه اندکی این بنا را پرستشگاه آناهیتا می‌دانند و معتقدند که مجسمهٔ این ایزدبانو در کعبهٔ زرتشت نگهداری می‌شده‌است.

- محل تاجگذاری

هلن سانسیزی وردنبورگ (باستان شناس هلندی) این ساختمان را به عنوان سازه‌ای ساخته شده توسط داریوش یکم برای تاج‌گذاری می‌داند.

- دیدگاه حاشیه ای

رضا مرادی غیاث‌آبادی با انجام پژوهش‌های میدانی تفسیر تازه‌ای از این بنا ارائه داده‌است و آن را یک رصدخانه و تقویم آفتابی می‌داند و معتقد است که پنجره‌های کور، پله‌های مقابل در ورودی و ساختار بنا، یک زمان‌سنج یا شاخص خورشیدی برای سنجش گردش خورشید و به تبع آن نگهداشتن حساب سال و سالشماری و استخراج تقویم و تشخیص روزهای اول هر ماه خورشیدی و انقلاب‌های تابستانی و زمستانی و اعتدال‌های بهاری و پاییزی بوده‌است. او نتیجه می‌گیرد که می‌توان شروع هر ماه خورشیدی را با رصد سایه‌های تشکیل شده بر پنجره‌های کور، متوجه شد.

اما یکی از دلایلی که می‌توان در رد این نظریه عنوان کرد این است که جهت شمال جغرافیایی هر منطقه ممکن است با جهت شمال مغناطیسی متفاوت باشد. زاویهٔ انحراف شمال مغناطیسی از شمال جغرافیایی در محوطهٔ نقش رستم برابر با حدود ۲٫۵ درجه‌است و زاویهٔ انحراف مغناطیسیِ بنا، طبق اندازه‌گیری اشمیت، برابر با ۱۸ درجهٔ غربی نسبت به شمال مغناطیسی است، بنابراین انحراف بنا نسبت به جهت شمال جغرافیایی حدود ۱۵٫۵ درجه خواهد بود، در حالی که غیاث‌آبادی همان مقدار ۱۸ درجه را به عنوان انحراف بنا از شمال جغرافیایی در نظر گرفته‌است.

نقش رستم کجاست

نقش رستم در فاصله ۶ کیلومتری از تخت جمشید، در روستای زنگی آباد، بر دنباله حسین‌کوه، در شمال شهرستان مرودشت، در استان فارس قرار گرفته است.