محوطه تاریخی، طبیعی و فرهنگی بیستون، یک سایت تاریخی و باستانشناسی مربوط به دورههای گوناگون تاریخی پیش از اسلام، پس از اسلام و همچنین دوره پیشاتاریخی است. تا کنون ۲۸ اثر از آثار تاریخی کوه بیستون در فهرست آثار ملی ایران و ۱۳ اثر همراه سنگنبشته بیستون در ۸ ژوئیه ۲۰۰۵ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت جهانی رسیدهاند.
محدوده بیستون با ۱۶۵۰ هكتار وسعت و حریم ۳۶ هزار هكتاری، دارای ارزشهای تاریخی، طبیعی و زیست محیطی متنوع و فراوانی است كه هر یك به تنهایی در فهرست میراث جهانی میتوانند ثبت شوند، اما آنچه بیستون را در جهان معرفی می كند، كتیبه بزرگ داریوش است كه به ۵۲۰ سال پیش از میلاد برمیگردد.
بیستون در اصل و در آغاز «بغستان» نام داشته است؛ که از دو واژهٔ «بغ» به معنی خدا و «ستان» که پسوند مکان به معنی جایگاه و سرزمین است تشکیل شده است. واژه بیستون در زبان پهلوی «بَهیستان» و سپس «بَهیستون» شد. این واژه در سدههای نخست اسلامی «بهستون» و امروزه بیستون خوانده میشود.
یادآوری میگردد شکل واژهای که امروزه «بی ستون» به معنی «بدون ستون» گفته میشود، از گویشهای محاورهای بوده و فاقد اعتبار است.
کوه بیستون در کنارهٔ یک راه باستانی پر رفت و آمد قرار داشته و این راه، مسیر محل عبور کاروانها و همچنین نظامیان، از شهرهای بابل و بغداد، به سوی کوههای زاگرس و اکباتان بوده است. این خود از مهمترین عوامل گیرایی این منطقه برای نمایاندن قدرت پادشاهان ایران بوده است.
در این منطقه از دامنه زاگرس سرابهای فراوانی وجود دارد که باعث توقف کاروانها و مسافرین در ادوار مختلف بوده است.
کوه بیستون یکی از قلل کوهستان پرآو، با ارتفاعی نزدیکی به ۲۷۹۴ متر از سطح دریا، در سمت راست مسیر همدان-کرمانشاه استوار است. این کوه در ۳۲ کیلومتری شرقی شهر کرمانشاه جای گرفته است. دیواره بیستون که سنگنبشته بیستون بر روی آن کندهکاری شده با بلندای ۱۲۰۰ متر و پهنه بیش از ۵۰۰۰ متر، از مهمترین عوامل جذابیت این محوطه برای ساخت آثار تاریخی بوده است و مرتفعترین دیواره ایران و پنجمین دیواره مرتفع جهان است.
سرآب بیستون، در دامنه کوه بیستون قرار دارد. این سرآب، مزارع بیستون و «بلوردی» را مشروب میکند. یک شاخه از آب سرآب در نهر پرآبی به طرف کاروانسرا در غرب روان است و شاخه اصلی آن به طرف گاماسیاب در جریان است که به نهر سهراب معروف است.
آثار تاریخی و طبیعی موجود در محوطه بیستون مربوط به دوره های مختلف تاریخی می باشد:
پنج غار به نامهای مرخرل، مرتاریک، شکارچیان، مردودر و مرآفتاب، کهنترین آثار موجود در کوه بیستون، را در خود جای داده اند.
غار شکار چیان متعلق به دوران پارینهسنگی است و در بالای مجسمه هركول قرار دارد. در حفاری های این غار آثاری از ابزار سنگی و استخوانی دوره موستری، استخوان اسب وحشی، گراز، غزال، گاو وحشی و گوزن متعلق به ۷۰ تا ۴۰ هزار سال پیش کشف شد. همچنین استخوان ساعد انسان و دندان متعلق به گاوسانان این دوره در این غار پیدا شد که در موزه دانشگاه پنسیلوانیا نگه داری می شود.
غار مرتاریک در شمال غربی غار مرخرل قرار دارد. در این غار بقایای دوره پارینه سنگی میانی شامل ابزار سنگی، استخوانهای جانوری و انسانی یافت شده است.
غار مردودر در شمال شرقی غار شكارچیان قرار دارد. این غار مرتفع ترین غار کوه بیستون است و آثاری از دوره پارینه سنگی میانی و جدید در آن یافت شده است.
غار مرخرل در دامنه کوه بيستون قرار دارد و مربوط به دوران پارینهسنگی میانی است. در حفاری های آن، ابزار سنگی و استخوانی، بقایای جانوری، ذغال، سفال و سایر نمونه های دیگر یافت شده است. جديدترين آثار مکشوفه از غار مرخول، متعلق به دوره ساسانی است.
غار مرآفتاب میان غار مرتاریک و غار مردودر قرار دارد. در این غار آثاری از ابزار دوره پارینه سنگی میانی تا دوره پارینه سنگی پایانی یافت شده است.
در زیر کتیبه و نقش برجسته ی داریوش اول در بیستون، بقایای یک بنای سنگی دیده می شود. این بنا صفحه ای به بلندی ۱/۵ متر است و به صورت خشکه چین با سنگ های نتراشیده ساخته شده است. بر روی این صفحه، راهرویی به عرض ۱/۵ متر و درازای ۷ متر وجود دارد که بنا را به دو بخش تقسیم می کند.
در انتهای این راهرو، اتاقی به ابعاد ۳/۵*۶/۵ قرار دارد. دو طرف پهنای اتاق را شکاف کوه و انتهای آن را دیواری به عرض ۱/۵ متر و طول ۵/۵ متر مسدود می نماید. کاوشگران این بنا را مربوط به دوره ماد می دانند.
سنگنبشته بیستون بزرگترین سنگنبشته جهان، نخستین متن شناخته شدهٔ ایرانی و از آثار دودمان هخامنشیان (۵۲۰ پ. م) است که بر دامنه کوه بیستون کندهکاری شده است. این کتیبه یکی از مهمترین و مشهورترین سندهای تاریخ جهان و مهمترین متن تاریخی در زمان هخامنشیان است که شرح پیروزی داریوش بزرگ را بر گوماته مغ و به بند کشیدن یاغیان را نشان میدهد.
تندیس هرکول که به طور برجسته از سنگ تراشیده شده است بر سکویی به درازای ۲/۲۰ متر قرار دارد که در آن هرکول به پهلوی چپ بهطور نیم خیز به آرنج تکیه داده و در دست چپ پیالهای دارد که تا نزدیک صورت نگه داشته است و دست راستش نیز بر روی پای راست قرار گرفته و پای چپ را تکیهگاه پای دیگر نموده است.
سنگ بلاش در ۴۰۰ متری شمال شرقی نقش برجسته گودرز قرار دارد که تخته سنگ چهار ضلعی نامنظمی به بلندی ۲/۵ متر است که در سه وجه آن نقوش حجاری شدهای با برجستگی کم قرار دارد. نقش میانی، «بلاش» شاه اشکانی را به حالت تمام رخ نشان میدهد. در سمت چپ نقش بلاش و بر ضلع دیگر تخته سنگ، نقش شخصی دیده میشود که دارای لباسی همانند بلاش است. در سمت راست نقش بلاش، بر ضلع دیگر نقش تخته سنگ، نقش شخص سومی حجاری شده است. این شخص نیز همانند شخص قبلی گویی در حال حرکت به سمت نقش بلاش است.
پیکره مهرداد دوم یا نقش میتریدات اشکانی بر دیوارهای که روبهروی سنگ نبشته داریوش یکم هخامنشی بوده و در پایین آن کنده شده است.
در مقابل مهرداد دوم، چهار نفر از ساتراپهای محلی به ترتیب اهمیت و جایگاه در پشت سرهم ایستاده اند. نام ساتراپها در بالای سرشان نوشته شده است. چهره های آنها مانند نقش برجسته هخامنشی داریوش، نیم رخ است و پادشاه دست راست خود را به حالت احترام بالا برده است.
نفر اول، گودرز اول، با لقب "ساتراپ ساتراپها" است. نام نفر دوم کاملا محو شده و چون لقبی برای او ذکر نشده احتمال می رود یکی از شاهزادگان موروثی باشد. در سمت راست این شخص شی ای شبیه به جام دیده می شود.
نفر سوم میترادات است. لقب او در این کتیبه "پپیس تومینوس" به معنی مورد اعتماد شاه آمده است. در دست وی تصویر نیکه (الهه پیروزی) دیده می شود که حلقه روبان داری در دست دارد.
نفر چهارم "کوفاساستس" نام دارد و لقب ندارد. این نقش برجسته ها در حقیقت واگذاری قدرت از طرف مهرداد به هر یک از این بزرگان را نشان می دهد.
شاردن در سده ۱۷ میلادی تصویری از این سنگ نگاره کشیده ولی پس از آن شیخ علیخان زنگنه، در سال ۱۶۸۵، وقف نامه خود را بر روی این نگاره حجاری کرده و آنرا از بین برده است.
سنگنگاره گودرز یا نقش برجسته گودرز یا پیکره گودرز، نقشبرجستهای است که گودرز یکی از پادشاهان اشکانی بر دامنهٔ کوه بیستون از خود بر جای گذاشته است. این سنگ نگاره در شرق سنگ نگاره مهرداد دوم قرار دارد و یادآور پیروزی گودرز بر رقیبش مهرداد است.
گودرز در این نگاره سوار بر اسب با نیزه ای به دشمن حمله کرده و اسب او را سرنگون کرده است. بالای سر گودرز الهه پیروزی با یک تاج گل در حال پرواز است. یک سوار دیگر در پشت شاه قرار دارد. همچنین کتیبه یونانی بر بالای این طرح نقر شده است که ترجمه اش چنین است: "مهرداد پارسی ... گودرز شاه شاهان، پسر گیو". با توجه به اینکه پدر گودرز دوم، ونن نام داشت، شاید نام گیو درج شده در کتیبه لقب یا اشتباه ترجمه باشد.
دیدگاه عمومی این است که گودرزی که اینجا معرفی شده همان گودرز دوم اشکانی است که بر مهرداد یکی از رقیبانش و نیز بر کاسیوس سردار رومی پیروز شده بود. در بالای سر گودرز نقشی است که به عقیدهٔ یونانیان نیکه ربالنوع پیروزی در فرهنگ یونان باستان است.
اما دیدگاهی دیگر این گودرز را همان گودرز یکم میداند که در اواخر پادشاهی مهرداد دوم در بابل به نام خود سکه زده و در نقش برجسته مهرداد دوم در بیستون «شهربان شهربانان» خوانده شده است.
این منطقه در دوران ساسانی در حال تبدیل شدن به یک کاخ بود که به دلایلی، ناتمام باقی ماند و در دورههای بعد به کاروانسرا تبدیل شد که این کاروانسرا نیز بر اثر یک زلزله کاملاً ویران شد. بعدها در دورهٔ قاجار، روستایی روی آن ساخته شد. در نهایت نیز در سال ۱۳۵۴ خورشیدی خانه هایی که روی این محوطه تاریخی ساخته شده بود، تملک و عملیات کاوش آغاز شد.
در فرهنگ و سنت ایرانی این کاخ محل اقامت شیرین بانوی خسرو پرویز پادشاه ساسانی کمی پیش از حمله اعراب به ایران بوده است.
فرهاد تراش، فرهاد تاش، فراتاش، فرای تاش اثری است که در جهت غربی سنگنبشته و نقش برجسته مشهور داریوش قرار دارد. این اثر بر سینه کوه بیستون، بر دیوارهای سترگ به بلندای نزدیک به ۳۶ متر و پهنای حدود ۲۰۰ متر کندهکاری شده که مربوط به دوره ساسانیان است که با مرگ پادشاه نیمه کاره رها میشود.
پل خسرو بر سر راه قدیمی که از بیستون به تخت شیری و سرماج می رود قرار دارد.
پل خسرو با گذشت زمان آسیب فراوان دیده به طوری که در روزگار صفوی این پل غیرقابل استفاده بوده، به همین دلیل در این زمان پل دیگری در حدود یک کیلومتری بالادست پل ساسانی، زده شده است. در سال های اخیر بر روی پایههای سنگی، پلی فلزی برای تردد افراد محلی ساخته شده است.
کاروانسرای ایلخانی بر روی ویرانههای کاخ ناتمام ساسانی ساخته شده بود. اما بعدها بر اثر یک زمینلرزه کاملاً ویران شد. بعدها در دورهٔ قاجار، روستایی روی آن ساخته شد.
کاروانسرای بیستون تقریبا در منتهی الیه غربی مجموعه آثار تاریخی بیستون قرار گرفته است. این کاروانسرا به امر شاه عباس صفوی ساخته شده که با توجه به کتیبه ای که از شاه سلیمان صفوی باقی مانده به نظر می رسد که بنای کاروانسرا ر زمان پادشاهی شاه سلیمان و صدرات شیخ علیخان زنگنه باشد.
این کاروانسرا به سبک چھار ایوانی دارای ۶٠/٨٣ متر طول و ۵٠/٧۴ متر عرض است. در چھار گوشه این بنا، برجھایی قرار دارد؛ برجھای ضلع غربی مدور و برجھای ضلع شرقی ھشت ضلعی است.
متاسفانه این کاروانسرا علیرغم برخورداری از یک پلان و فضای فوق العاده معماری، در اثر کاربری نامناسب آن دچار دخل و تصرف نابجا شده و رطوبت شدید بنا لطمات زیادی یه آن وارد کرده است.
کتیبه شیخ علی خان زنگنه سنگنبشتهای است که توسط شیخعلیخان زنگنه، وزیر شاه سلیمان صفوی ایجاد شده است. وی برای سادات فاطمی و تعمیرات کاروانسرای بیستون رقباتی چند را وقف کرده و بر صخره بیستون کنده است. این سنگنبشته بر روی بخشهایی از سنگنگاره مهرداد کندهکاری شده و باعث تخریب آن اثر شده است.
پل بیستون که با نامهای پل کهنه، پل شاه عباسی، پل صفوی، پل نادرآباد و پل دینورآب نیز شناخته میشود، در جهت شرقی – غربی بر روی رودخانه دینورآب ساخته شده است. این پل بر سر راهی که در زمان صفوی، از قزوین به همدان و کرمانشاه کشیده شده بود و به بغداد متصل می شد قرار دارد.
محوطه تاریخی بیستون در دامنه کوه بیستون، در شهر بیستون از شهرهای شهرستان هرسین، در ۳۰ کیلومتری شمال شرق شهر کرمانشاه در استان کرمانشاه و در کنار راه باستانی و کهن کرمانشاه به همدان، قرار دارد.
0 نظرات
نظر خود را ثبت کنید