چهار مقبره صخره ای، از شاهان هخامنشی، در نقش رستم، باقی مانده است که مقبره های داریوش اول، خشیارشا، اردشیر اول و داریوش دوم می باشد. داریوش اول هخامنشی، دستور ساخت مقبره خود را در دل صخره ای کوه، بصورت یک گور دخمه داد. ساخت این آرامگاه از سال ۵۱۹ پیش از میلاد آغاز شد. بعد از وی، سه شاه هخامنشی دیگر، سه مقبره برای خود کنار آن ساختند. این آرامگاه ها به این صورت است که در سنگ کنده شده اند. در دوران های بعدی تا زمان آل بویه، این روش، کمابیش رواج داشت.
دیوید استروناخ (باستانشناس اهل اسکاتلند) بر این باور است که سازههای هخامنشی در پاسارگاد و نقش رستم میتوانستهاند تأثیر پذیرفته از هنر اورارتویی در نیایشگاههای برجشکل اورارتو (تمدنی در عصر آهن) باشند. اما خانم هاید ماری کخ (ایرانشناس اهل آلمان) معتقد است که شکل آرامگاههای هخامنشی در نقش رستم، کاملاً ابتکاری و حاصل نوآوری داریوش بزرگ بوده است.
این آرامگاه ها، در ارتفاع ۲۶ متری از زمین قرار گرفته است، ولی در گذشته بلندتر و پرهیبتتر از امروزه بودهاند و بلندای آنها به ۳۸ متر میرسیدهاست. هر چهار آرامگاه مشابه هم هستند و به شکل صلیب تراشیده شدهاند و در ورودی آنها مربع شکل است. درهای این آرامگاه ها در دوران باستان قفل می شدند. به این صورت که دو سنگ بزرگ در پشت آنها قرار می دادند و به این شکل مهر می شد.
دیودور سیسیلی (تاریخنگار) در مورد این آرامگاهها، اینگونه گفته است که راهی برای ورود به آنها نبوده و تابوت را با کمک ابزارهایی به درون آرامگاه وارد میکردهاند.
بر بخش بالایی همه آرامگاهها، سنگ نگاره مشترکی است که شاه مربوط به همان آرامگاه را نشان می دهد که بر اورنگی ایستاده و مردم سرزمینهای گوناگون آن را بر دوش دارند و بالای سرش نماد فروهر و در برابرش، آتشدان شاهی، کندهکاری شدهاست. گرچه همین نقش بر فراز همهٔ آرامگاههای شاهان هخامنشی، حجاری شده ولی فقط سنگ نگاره مربوط به آرامگاه داریوش بزرگ، دارای کتیبه است.
بخش میانی نمای بیرونی آرامگاه داریوش، چهارستون دارد که به فاصلهٔ ۳٫۱۵ متر از هم قرار دارند و سرستونهای کلهگاوی، سقف افقی ایوان را که چهار تیرک دارد بردوش گرفته و در وسط، دری به درون آرامگاه باز شدهاست. اشمیت (باستانشناس آلمانی-آمریکایی)، معتقد است، کاخ منقوش بر جبههٔ میانی آرامگاه، در بیشتر خصوصیات همانند کاخ تچر است و همان را هم پادشاهان دیگر تقلید کردهاند. دلیل این کار را میتوان ناشی از آن دانست که داریوش تفاوتی میان خانهٔ اینجهانی و سرای ابدی خود نمیدید.
آرامگاه داریوش بزرگ، در صخرهای به بلندای ۶۰ متر کنده شده و کتیبه ای در این مزار، تعلق این آرامگاه را به داریوش یکم، ثابت میکند. درون آرامگاه ۹ گور وجود دارد، که احتمال می دهند مربوط به خانواده و نزدیکان شاه باشد، اما هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه این آرامگاه ها متعلق به چه کسانیست وجود ندارد. زیر آرامگاه، دو سنگ نگاره پیروزی بهرام دوم، نقش بسته است.
داخل آرامگاه، ایوان کم عرضی قرار دارد که با درگاهی، به راهرویی باریک وصل می شود. این راهرو سه اتاقک دارد که یکی از آنها روبروی در ورودی و دو اتاقک دیگر، در سمت چپ، قرار دارند. دیواره راهرو و اتاقک ها هیچ نقش یا نوشته ای ندارند. کف هر اتاقک ۱٫۰۵ متر از کف راهرو بالاتر است و در کف آنها سه حفرهٔ مستطیل شکل صندوق مانند، کندهاند که برای جا دادن مردگان ساخته شده بود و آبراهه های بسیار باریکی در سه طرف اتاقک ها ساخته بودند تا آب ناشی از نم یا نفوذ باران، از این طریق خارج شود و به درون صندوق ها نفوذ نکند.
بالا و کنار دیوارهٔ بیرونی آرامگاه، دو کتیبه هست که به زبانهای فارسی باستان، عیلامی و اکدی بوده و آوا و گفتاری مانند وصیتنامه و اندرزنامه دارد. کتیبه اول که به DNa مشهور است و نوشته ای همگانی دارد، در بخش بالایی و کتیبه دوم که به DNb مشهور است و نوشته ای شخصیست، بر کنار درگاه ورودی آرامگاه قرار دارد.
کتیبه DNa شش بند دارد و داریوش در آن، ابتدا اهورامزدا را ستایش کرده و اعلام میدارد که قدرت و شاهی را اهورامزدا به وی بخشیدهاست، پس از آن خود را معرفی میکند، سرزمینهای فرمانروایی اش را نام میبرد و تأکید میکند که چون اهورامزدا این سرزمین را آشفته دید، شاهی به آن ارزانی داشت، آنگاه در بند پایانی از دیگران میخواهد که از فرمان اهورامزدا پیروی کنند و شورش نکنند!
کتیبه DNb دوازده بند دارد و داریوش در آن، پس از ستایش اهورامزدا می گوید:
بهخواست اهورامزدا من چنینم که راستی را دوست میدارم و بدی را دشمن! دوست ندارم که توانا بر ناتوان ستم کند یا بزرگی از زیردستی زور بشنود. هر آنچه زیباست، من آن را دوست دارم! من دوست و بردهٔ دروغ نیستم، تندخو نیستم. حتی وقتی خشم مرا فرامیگیرد، با ارادهام آن را فرو مینشانم.
داریوش در ادامهٔ سخنانش اشاره میکند که به هرکس فراخور کاری که کردهاست، پاداش یا کیفر میدهد و از کسی که در حد توانش کار کند، خشنود است. او از هوش بالا و تواناییهای جسمیاش، مانند تواناییاش در نبرد تنبهتن، کاربرد هر دو دست و پا، سوارکاری، کشیدن کمان و نیزهزنی میگوید و تأکید میکند که نیزهزنی و کمانداریاش، چه در حالت سواره و چه پیاده خوب است.
در دو بند پایانی، داریوش بی پروا رو به مردم کشورش میکند و از آنها میخواهد که دریابند وی چگونه انسانی بوده و هنر و برتریاش چه بودهاست و میگوید که مبادا آنچه به گوشتان رسید را دروغ و نادرست انگارید.
در پژوهشهای سال ۱۳۸۲، کارشناسان دریافتند که همه سطح آرامگاه داریوش، رنگی بوده است. اشمیت (باستانشناس آلمانی-آمریکایی)، در دههٔ ۳۰ میلادی، آثار رنگ آبی را بر روی سرستونهای آرامگاه و برخی از حرفهای عیلامی و پارسی باستان کتیبه بالایی تشخیص دادهاست و میافزاید آثار رنگهای قهوهای، آبی، قرمز، و سبز، بر لبهٔ طاقچه مانندی که اورنگبران ردیف پایینی، بر رویش ایستادهاند، میرساند که این پیکرهها را دقیقاً و جداگانه رنگآمیزی کردهاند.
آرامگاه خشایارشا در فاصلهٔ ۱۰۰ متری شرق و شمالشرقی آرامگاه داریوش بزرگ قرار گرفته است. ورودی آرامگاه، ۳ متر در ۶٫۶۰ متر است و تنها یک اتاقک دارد که درست روبهروی درگاه ورودی است و درون آن ۳ گور وجود دارد. این قبرها بسیار سادهتر از قبرهای ساخته شده در آرامگاه داریوش بزرگ هستند.
به چند دلیل می توان این آرامگاه را به خشایارشا نسبت داد:
آرامگاه اردشیر یکم، در فاصلهٔ ۳۷ متری سمت چپ آرامگاه داریوش بزرگ قرار گرفته است. در زیر آرامگاه اردشیر، سنگنگاره نبرد هرمز دوم قرار دارد. درون آرامگاه مشابه آرامگاه داریوش است و سه اتاقک دارد ولی تفاوت های آشکاری دیده می شود. دهلیز موازی با جبهه بیرونی نیست و این بی دقتی سنگ تراشان را نشان می دهد. اتاقک ها هم بدون دقت ساخته شده اند و در هر اتاقک یک قبر کنده شده است.
این آرامگاه را به این دلیل که ریزه کاری ها و ویژگیهای دوره داریوش و خشایارشا را ندارد، به اردشیر یکم نسبت می دهند یعنی بعد از آرامگاه آنها ساخته شده است.
آرامگاه داریوش دوم در فاصلهٔ ۳۳ متری سمت جنوب غربی آرامگاه اردشیر یکم قرار گرفته است. در قسمت پایین این آرامگاه، سنگنگاره نبرد شاپور دوم، در دورهٔ ساسانیان قرار دارد، همچنین روبروی آن کعبه زرتشت قرار گرفته، که ۴۵ متر از آن دورتر است. درون آرامگاه تقریبا مشابه آرامگاه اردشیر یکم است و همان بی دقتی ها در ساخت را دارد، ولی سه اتاقک با دقت بیشتری تراشیده شدهاند.
به چند دلیل این آرامگاه را به داریوش دوم نسبت میدهند:
نقش رستم در فاصله ۶ کیلومتری از تخت جمشید، در روستای زنگی آباد، بر دنباله حسینکوه، در شمال شهرستان مرودشت، در استان فارس قرار گرفته است.
0 نظرات
نظر خود را ثبت کنید